به سؤال زیر پاسخ بدهید...
کاش خر بودم! با دو تا گوش مخملی بالای سرم. کاش منگل بودم. چشمهایم هم قیچ بود. یا اصلاً کاش یک جفت دمپایی بودم. یا مسواک توالت. یا درخت یا هر چیز دیگهای.
کاش نمی فهمیدم!
***
مسئلهی زیر را پاسخ بگویید. به برندهگان هم به قید قرعه هدایای ارزندهای تعلق نمیگیرد. پس اگر میخواستید برای جایزه جواب دهید از همین الآن بیخیال....
مسئله:
یک دوستی دارید که در آغاز یک راه خوشبختی است.(اگر فکر کردهاید ازدواج است باید بگویم که برایتان متأسفم با این افکار کوچک و فندقیتان!)
شما رازی دارید که به او نمیگویید. چون فکر میکنید اگر او بفهمد، حداقلش هم که شده به خاطر رفاقت شما دست از کارش نگهمیدارد و لگد میزند به خوشبختیاش.
یادتان میآید که کسی را میشناسید که او هم از راز شما با خبر است. برای اینکه راز را به طور اتفاقی یک وقت برای دوستتان بازگو نکند، خودتان را به آب و آتش میزنید و پیدایش میکنید. التماسش میکنید که «تو را به خدا فعلاً چیزی از این راز را بروز نده». او هم به شما اطمینان میدهد که باشد. بین خودمان میماند.
خیالتان راحت میشود. سعی میکنید هر کمکی که از دستتان برمیآید انجام بدهید تا دوستتان راحتتر به هدفش برسد.
کمی که میگذرد متوجه میشوید که ای دل غافل!
دوستتان راز شما را با تمام جزئیات میداند.
2 ناراحتی برایتان پیش میآید.
اولاً که چرا آن دوستی که بهش اعتماد کردهاید راز را لو داده.
دوماً اینکه این دوستی که اینهمه روی مرامش حساب باز کردید که اگر راز را بفهمد بهخاطر شما به بختش پشت پا خواهد زد، تو زرد از آب درآمده و به هیچ جایش حساب نکرده شما را.
30-40 ثانیه وقت دارید به سؤال زیر پاسخ بگویید(در صورت نیاز به وقت بیشتر برای پاسخگویی ممنوعیتی وجود ندارد.)
«اگر شما بودید چه میکردید؟»